۱۳۹۱ مهر ۱۶, یکشنبه

تولد دو سالگی دیانا

دیانای من دو ساله شد
خیلی منتظر این روز بودم ، همه چی رو با شهره از مدتها قبل آماده کردیم
روز قبلش خیلی روز سختی برای من بود ، گاز خونه قطع شد من از لحاظ روح داغون بودم که یه روز کاملا برات توضیحش رو می دم
اما وقتی موقع تولد تو شد همه چی آروم شد من قدرت گرفتم انگار همه کارها قراره بود درست شه 
خیلی خوشحالم که تو امسال از تولدت لذت می بردی
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی
راستی کلی هم اون وسط رقصیدی که من یه عالمه از دیدن رقصت حال کردم
مامان شهره خیلی زحمت کشید شاید 80 درصد این مهمونی بر دوش اون بود چون من خیلی درگیر یک سری مشکلات بودم
در آخر عاشقتیم                            تولدت مبارک

۱۳۹۱ اردیبهشت ۴, دوشنبه

عید 1391 در کنار همدیگه

سال 91 و لحظه سال تحویل برای دیانا همه چی عجیب بود 
لباس خوشگل هامون رو پوشیدیم ولی ددر نرفتیم واسه همین کلی تعجب کرد و براش عجیب بود
قبل از سال تحویل سفره هفت سین را چیدیم و از دست دیانا خانم دور نگه داشتیم
















آهنگ گزاشتیم و با هم رقصیدیم و کلی بخاطر تحویل سال خوشحالی کردیم امیدوارم امسال سال خوب و پربرکتی باشه این اولین عیدمون تو خونه جدید هست














امسال برای من سال خیلی خاصیه امیدوارم تمام برنامه هام با موفقیت انجام بشه
 

۱۳۹۰ بهمن ۱۰, دوشنبه

دیانا خانوم تو کیش کلی حال کرد

کیش امسال(1390) برای من و شهره متفاوت تر از هر سال بود تو امسال دیانا بزرگ شده بود و به اندازه خودش همه چیز رو می فهمید ما هم مدت زیادی کیش بودیم نزدیک 9 روز تو این مدت با هم جاهای مختلفی رفتیم از دم ساحل گرفته تا باغ وحش و پاساژ گردی

دیانا که عاشق آب بازی هست از صدای دریا خیلی می ترسید ولی آخرها بهتر شده بود
چند تا عکس خفن هنری هم گرفتم که عاشق این دو تا هستم
دیانا تو باغ وحش خیلی دیدنی بود از دیدن میمون ها و حیوانات دیگه کلی ذوق زده شده بود


لب ساحل هم کلی با هم بازی کردیم