۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

دیانا دندون درآورد

دخترم یک دونه دندون خوشگل کوچولو در آورده
یک چند وقتی بود دیانا خیلی بی تابی می کرد من و شهره هم واقعا کلافه شده بودیم نگو خانم می خواسته دندون دربیاره
هر دو تا مامان بزرگش هم براش دندونی درست کردند
چشم به هم زدیم و خانم هشت ماهه شد واقعا عاشقش هستم ،می میرم برای خنده هاش ، فضولی هاش و تمام کارها و حرکاتش


From دندون دیانا

من هر وقت ماموریت می رم واقعا دلتنگش می شم
تازگی ها خانم حسودی هم سرش می شه مثلا وقتی بچه دیگه ای رو بغل می کنیم جیغ می کشه یا نسبت به شیشه شیرش غیرت داره
من خودم هم اگه از بغلم بخواهد تو بغل کس دیگه ای بره حسابی حسودیم می شه

From دندون دیانا