دخترم یک دونه دندون خوشگل کوچولو در آورده
یک چند وقتی بود دیانا خیلی بی تابی می کرد من و شهره هم واقعا کلافه شده بودیم نگو خانم می خواسته دندون دربیاره
هر دو تا مامان بزرگش هم براش دندونی درست کردند
چشم به هم زدیم و خانم هشت ماهه شد واقعا عاشقش هستم ،می میرم برای خنده هاش ، فضولی هاش و تمام کارها و حرکاتش
From دندون دیانا |
من هر وقت ماموریت می رم واقعا دلتنگش می شم
تازگی ها خانم حسودی هم سرش می شه مثلا وقتی بچه دیگه ای رو بغل می کنیم جیغ می کشه یا نسبت به شیشه شیرش غیرت داره
من خودم هم اگه از بغلم بخواهد تو بغل کس دیگه ای بره حسابی حسودیم می شه
From دندون دیانا |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر